گزارش خانم فاطمه جوانی از اولین اجتماع کشوری سفارتخانه های مقاومت
اینجا ایران است سرزمینی که مردمانش در طول یک سال پیاپی از اتفاقات اخیر غزه به این فکر میکردند که چگونه میتوانند حضور خودشان را در کنار این سیل خروشان مقاومت ثابت کنند و دیو زمانهشان را نابود و سیاهی را به روشنایی تبدیل کنند.؟! مردمانی که با فکر به آنکه آن کودک معصوم چطور قرآن خوانده است و پیامش را به سلول به سلول مردمان جهان تزریق کرده است که قلبهای خفته را بیدار و چشمهای بسته را باز کرده است!؟ و این ملت غرق در گیر و دار جهان و غزه گشتند و به ندای درونیشان لبیک گفتند در بین شلوغی درسهایشان این بار طرحی نو و حال و هوای جدید بر کالبد دانش آموزانشان پوشانند و هویت جدید به سفارتخانه مقاومت بخشیدند هویتی که شاید منتظرش بودند تا نقش جدیدی برای خودشان و جهان امروزشان پیدا کنند و اینجا تهران است . صدای من را از اولین رزمایش ملی سفارتخانههای مقاومت میشنوید. سفارتخانههایی به وسعت ایران عزیز و به عظمت امتهای بیدار جهان. سفارتخانههایی به زیبایی لبخند کودکان فلسطینی و مزین به آرمان ایستادگی و مقاومت. اجتماع کشوری اهالی مقاومت با حضور نامداران و برجستگان جهان اقتدار و ایستادگی برگزار شد و لحظه به لحظه یادآور فرهنگ مقاومت در مقابل سایه تاریک ظلم و استکبار بود، دقیقه به دقیقه پیام آور سخن الهی و ثانیه به ثانیه سفیر کلام این جمع به کره خاکی بود. اجتماعی که با حضور سفیران جان بر کف مقاومت برگزار و ندای لبیک یا خامنهایشان طنین انداز تمام این مرز و بوم شد. اما از سفارتخانههایی بگویم که پیامهایشان را در سور دمیدند و به گوش مردمان لبنان رساندند، و اهالی این دیار جوابگوی پیامهای سفیران ایران شدند و پاسخ شیرینتر از شهدشان را روانه بلندگوهای این سالن کردند. سفارتخانههایی که افتخارشان برخاستن به یاری مظلوم و ایستادگی در مقابل ظالم بوده و هست و خواهد بود… سفیرانی که در این اجتماع ندای یا حیدر سر داده و به تمام جهان فهماندند که پدر ما خیبرشکن است و ما فرزندان همان شیرمردیم.!… در این رزمایش اهالی دیار مقاومت با حضورشان قوت قلبی شدند برای تداوم مسیر ولایت و مقاومت و مشوقی بودند برای تجدید پیماننامه راه ولی و ادامه مسیر قرار گرفتن در نیمه روشن وجدان تاریخ. اما بگوییم از چاشنی این برنامه این اجتماع چاشنی شیرینی از جنس هیجان و انتظار داشت، چاشنی با عنوان باغ کیانوش و شیرینی با عنوان انتظار جمع حاضر برای پیروزی نوجوانان در مقابل سایهی سیاهی و تباهی، انتظار و تشویقی که تنها یک پیام دارد و فریاد میزند: که ای اهل دنیا ا حرف زور در کتمان نمیگنجد.! و اما در نهایت این جمع جان بر کف با قدمهای پرصلابتشان راهی میدان فلسطین و با دلهای عاشقشان راهی دیار فلسطین شدند و یک صدا فریاد زدند: الا یا اهل صهیون پایان شما نزدیکتر از رگ گردن شماست… اما حالا که به انتهای اولین رزمایش ملی سفارتخانههای مقاومت رسیدیم بدانید که این تازه اول راه ما و دیگر سفیران است! سفیرانی که پشت تریبون نقشه جنگ ایستادند و موشکهای تدبیر ادامه این سفارتخانهها را طراحی و بیان کردند و به زودی جامه عمل بر آنها میپوشانند و به سوی فاز دوم این سفارتخانه قدم برمیدارند…
این مطلب بدون برچسب می باشد.
دیدگاهتان را بنویسید